رشد سریع گردشگری جهانی پس از نه سال که از تولیدات خالص داخلی کشورها پیشی گرفته بود، با شیوع همهگیری ویروس کرونا متوقف شد. بخشی زیادی از مشاغل در جهان با صنعت گردشگری مرتبط است و اگر گردشگری سقوط کند، به معنای تحت تاثیر قرار گرفتن 121 میلیون شغل و متوقف شدن پروژههایی به ارزش 3/4 تریلیون دلار است. اما عدهای از فعالان این حوزه معتقدند پس از انجام واکسیناسیون سراسری و به عبور از شرایط فعلی، مسافران با رویکردی متفاوت، یعنی توجه بیشتر به محیط زیست و در جمعهایی خلوتتر و کمتعدادتر و به صورت هوشمندانهتر سفر خواهند کرد. اگر هدف اصلی اکوتوریسم قبل از همهگیری ویروس کرونا، توجه به گردشگری پایدار و ایجاد تعادل در تاثیرات اجتماعی و زیست محیطی بود، رویکرد جدید پس از همهگیری، گردشگری احیاگرانه است. رویکری که بر مبنای آن، محیطی که پذیرای گردشگران میشود، پس از پایان سفر، از روز اول بهتر خواهد بود!
جاناتان دی، استاد گردشگری پایدار در دانشگاه Purdue میگوید: «در مقایسه با رویکرد جدید، گردشگری پایدار تنها جنبه حداقلی دارد: یعنی در پایان سفر گردشگری پایدار، گردشگران محیط را نابود نکرده باشند. در گردشگری احیاگرانه اما هدف اصلی بهتر کردن مناطق گردشگری برای نسلهای آینده است.»
تعریف گردشگری احیاگرانه
ریشه گردشگری احیاگر را باید در پیشرفتهای احیاگرانه و نیز طراحی احیاگر جستجو کرد. یعنی ساخت ساختمانهایی که از نظر مصرف انرژی و طراحی محیطی با استانداردهای LEED (Leadership in Energy and Environmental Design) یا همان استانداردهای راهنمای طراحی در زمینه انرژی و محیط زیست هماهنگ باشند. پس از آن این مفهوم در زمینههای متفاوتی به کار بسته شد. برای مثال کشاورزی احیاگرانه بنیاد نهاده شد که محور اصلی آن بازپروری خاک استفاده شده و محدود شدن کربن است.
بیل رید، یکی از معماران و طراحان قواعد گروه احیاگری میگوید: «به طور کلی، پایداری در صنایع مختلف وقتی به عرصه عمل میرسد، بر کاهش سرعت آسیبرسانی فرآیندها متمرکز میشود.» شرکت او که در ماساچوست و نیومکزیکو دفاتری دارد و از سال 1995 پروژههای زیادی را در زمینه طراحی احیاگرانه و همچنین گردشگری احیاگرانه آغاز کرده است. رید راهکاری همچون استفاده بهینه از سوخت یا کاهش مصرف انرژی را صرفا مسکنهایی میداند که به گفته او مرگ را در بیماران بدحال کمی به تاخیر میاندازد. در حالی که احیاگری، درباره بازسازی، احیا و افزایش ظرفیت زندگی است که به کمک برقراری رابطهای جدید با جهان میسر میشود.
گرچه با تعویق مسافرتها در شرایط کرونایی پیش آمده، مسئله گردشگری احیاگرانه نیز پشت دروازهها در انتظار مانده، در عین حال به عنوان یک تحول جدید در نظر گرفته میشود. شش سازمان غیرانتفاعی از جمله مرکز سفرهای مسئولیتپذیر و سازمان بینالمللی سفرهای پایدار در مجموعهای به نام «آینده گردشگری» با یکدیگر همراه شدهاند تا فردای بهتری برای این صنعت گردشگری رقم بزنند.
همچنین 22 گروه مسافرتی، همچون برگزارکنندگان تور از جمله G Adventures، بازاریابان گردشگری منطقهای مثل «بورد گردشگری اسلونی»، و سازمانهایی نظیرAdventure Travel Trade Association توافقی جمعی بر سر 13 بند قانونی درباره برگزاری تورها را به امضا رساندهاند که دو بند از این توافقنامه عبارت است از توزیع عادلانه درآمد و اولویت کیفیت به کمیت.
یک مثال بارز از محبوبیت روزافرون رویکردهای جدید در گردشگری، سازمان گردشگری نیوزیلند است که در محاسبات سود درباره میزان سودآوری فعالیتهای گردشگری، صرفا به درآمد مالی و معیارهای اقتصادی توجه نمیکند بلکه به تازگی منافع رفاهی به دست آمده از فعالیت گردشگری برای کشور و شهروندانش را در حوزههای محیط زیست، سلامت و هویت اجتماعی در نظر میگیرد. همچنین مسئولان در مجمعالجزایر هاوایی تصمیم دارند حوزه گردشگری را به مرکزی فرهنگی برای گردشگران تبدیل کنند با این امید که گردشگران فرهنگی با ساکنان جزایر رابطه جدیدی برقرار کنند. ساکنانی که در سالهای گذشته از ازدحام بیش از حد گردشگران در این منطقه ناخشنود بودند.
اقتصاد چرخهای در صنعت گردشگری
جاناتان دی برای روشنتر کردن این جریان نوظهور، به مفهوم «اقتصاد چرخهای» اشاره میکند؛ اقتصادی که تلاش دارد سیستمی بدون پسماند و هدردهنده ایجاد کند که منابع را به اشکال مختلف مثل استفادههای چندباره بازیافت میکند و بدین ترتیب سیستم را به چرخهای احیاگر و طبیعی مبدل سازد. او اضافه میکند: «صنعت گردشگری تازه در ابتدای راه جریان گردشگری احیاگرانه قرار گرفته و ما ایدههای متفاوتی برای اضافه کردن اقتصاد چرخهای به این صنعت در نظر داریم.»
تجربه سفری که کاملا احیاگر باشد ممکن است همچون اسب تکشاخ، رویایی باورنکردی به نظر برسد، اما عدهای از برگزارکنندگان تورهای مسافرتی ایدههایی برای این موضوع در سر دارند. این مفهوم در ساختار زیرورت جنگلی کوچکی در جنوب مکزیک، با نام Playa Viva که در سال 2009 در کنار سواحل اقیانوس آرام بازگشایی شد، تا حد زیادی در نظر گرفته شده است. شرکت اجراکننده این برنامه در قواعد در حوزهای به مساحت 200 هکتار که شامل سواحل، مناطق حفاظت شده زندگی پرندگان و همینطور بقایای بناهای تاریخی و زندگیهای باستانی میشده، قواعدی اعمال کرده تا گردشگران به حل مشکلات ساکنان جوامع محلی کمک کنند. از جمله این مشکلات شکار غیرقانونی لاکپشت و ضعف در آموزش و پرورش بود. این برنامه از شهر کوچک «جولوچوکا» آغاز شد که در سالهای گذشته به راهاندازی طرحهای کشاورزی ارگانیک به ساکنان منطقه و احیای زمینهای آن منطقه کمک شایانی کرد. در این طرح مبلغی معادل دو درصد از هزینه اقامت گردشگران در این منطقه به عنوان سرمایهگذاری آنها در توسعه منطقه در نظر گرفته میشود و به این ترتیب آنها در اقتصاد چرخهای این حوزه سهیم میشوند. اجرا کنندگان این برنامه به جای خرید زمینها و ساخت اقامتگاه در آنها، این شعار را در پیش گرفتند که «ما خودمان روستا هستیم». به گفته بیل رید این تغییر جهانبینی اولین گام آنها در برخورد متفاوت با گردشگری بود.
Playa viva یکی از 45 اقامتگاه یا ریزورت متعلق به آژانسی است که گردشگری احیاگرانه را دنبال میکند. این آژانس گردشگری، اقامتگاههای خود را با توجه به معیارهایی چون میزان استفاده از کربن، رفاه کارمندان، سطح همکاری و تعامل با ساکنان محلی و همچنین استفاده از غذای محلی اداره میکند و در اختیار گردشگران قرار میدهد. تاکنون قواعد و استانداردهای این نوع توریسم مختص زیرمجموعههای شرکت و به صورت درون سازمانی بود اما از سپتامبر 2020 این شرکت با هدف گسترش نگاه ترمیمی در این صنعت تصمیم گرفته نوعی سیستم Benchmarking و امتیازدهی را میان اقامتگاهها برقرار کند.
همگامسازی گردشگری با توسعه در گردشگری احیاگرانه
در همین رابطه یک برگزارکننده تورهای ماجراجویی در دنور امریکا به نام One Seed Expeditions، قصد دارد تا گردشگری را با توسعه اقتصادی همگام کند و برای این منظور ده درصد از سود تورهایش را به صورت وام بدون بهره در اختیار سازمانها و نهادهای غیردولتی در مناطق گردشگری کشورهایی مثل نپال و پرو قرار دهد. در مرحله بعد نیز این سازمانها به تشخیص خود باید این منابع را در قالب وامهای کوچکتر در اختیار محلیانی بگذارند که به فعالیتهای کشاورزی یا خردهفروشی اشتغال دارند. چارلز بیکر، بنیانگذار OneSeed Expedition میگوید: «مناطقی که بیشترین نیاز را به این وامها دارند ممکن است لزوما مناطق گردشگر پذیر نباشند اما ما میخواهیم صنعت گردشگری در خارج از مرزها و حوزههای تخصصی خود نیز برای ساکنان جوامع محلی ارزش افزوده ایجاد کند.»
محافظت از طبیعت در گردشگری احیاگرانه
در گردشگری احیاگرانه، همانقدر که نگاه جامعه مقصد و تاثیرات اجتماعی گردشگری اهمیت دارد، طبیعت نیز مورد توجه است. Intrepid Travel، یک آزانس گردشگری کوچک که تا قبل از همهگیری ویروس کرونا سالانه 1000 تور مستقل برگزار میکرد و از سال 2010 نیز به صف مخالفان مصرف کربن پیوسته بود و در برگزاری تورهایش به این موضوع توجه میکرد، امسال تعهد رسمی خود را افزایش داده و هدفگذاری خود را کاهش 125درصدی انتشار کربن قرار داده است.
مدیر Intrepid Travel با اشاره به خطاهای رویکردی در تجارت مدرن میگوید: «تفکر غالبی وجود دارد که برای به دست آوردن سود بیشتر باید به جهان ضرر وارد کنی.» شرکت Intrepid Travel در 2018 به گروه سازمانهایB پیوسته است. سازمانهای B تعهد دارند همانطور که به سهامدارانشان سود میرسانند، سهمی نیز برای مشتریان، کارگران، کارمندان، جامعه محلی و طبیعت در نظر بگیرند. به باور جیمز تورناتون وقتی شرایط دوباره عادی شد، نباید سودآوری به قیمت از دست رفتن پایداری محیط تمام شود.
اصلاح اورتوریسم
در بسیاری از مباحثی که حول آینده گردشگری مطرح میشود، در نهایت با مسئله اورتوریسم رو به رو میشویم. اورتوریسم به معنای گردشگری انبوه و ازدحام گردشگران در یک مقصد بیش از ظرفیت آن محل. مسئله اساسی در اورتوریسم این است که حضور بیش از اندازه گردشگران در مقاصد بر کیفیت زندگی جوامع محلی تاثیر منفی میگذارد. فراتر از این در اورتوریسم حضور حداکثری و غیرمتعارف گردشگران در مقاصد، بر تجربه گردشگری خودشان نیز اثرات سو میگذارد. وضعیت اورتوریسم را میتوان درباره مقاصدی مانند Dubrovnik به کار برد که در حال حاضر تعداد قایقهای تفریحیاش در فصل گردشگری از بالاترین حد مجاز نیز تجاوز کرده است. جورج میلر، مدیر اجرایی مرکز مسافرتهای مسئولیتپذیر، میگوید: «برای مدت زمانی طولانی، رشد گردشگری بر مبنای اعداد محاسبه میشد و شاخصهایی مانند افزایش تعداد گردشگران، افزایش تعداد قایقهای تفریحی و… مبنا قرار میگرفت. اما ما میدانیم که حتی قبل از همهگیری ویروس کرونا نیز به شدت نیاز به بازنگری در چنین رویکردهایی داشتیم و باید به گونهای تعادل را برقرار میکردیم.»
در شرایط کنونی ممکن است چند سالی طول بکشد تا تعداد گردشگران مجمعالجزایر هاوایی به ارقام سال 2019 برسد و دوباره سالانه ده میلیون گردشگر از این جزیرهها بازدید کنند. این در حالی است که در سال 2009 این رقم چیزی در حدود شش و نیم میلیون بوده است و همان موقع هم رقابت شدیدی برای بالا رفتن از Diamond Head، قله آتشفشانی این جزیره به هنگام طلوع آفتاب وجود داشت. در سال 2018، نتایج تحقیقات مسئولان گردشگری هاوایی نشان داد که افزایش گردشگران در این منطقه به قیمت از دست رفتن کیفیت زندگی ساکنان محلی تمام شده است.
فرانک هس، معاون سازمان گردشگری هاوایی و مشاور مستقل در امور گردشگری میگوید: «ما نفرین برندهای بزرگ را به دوش میکشیم. هاوایی چنان به واسطه سواحل آفتابیاش در سراسر دنیا شناخته شده است که جنبههای دیگر این منطقه مثل وجوه فرهنگی و اجتماعی، تاریخ و پیشینه سلطنتی و نیز جاذبههای طبیعی و جغرافیایی آن نادیده گرفته میشوند.» در حال حاضر مجموعهای از افراد و سازمانهای فدرال، ایالتی و محلی در اداره پارکها و مراکز تفریحی و فرودگاهها همکاری میکنند. هس معتقد است مدیریت منسجم و هدفمند در کنار کارآفرینان خلاق میتواند توجه گردشگران را به وجوه فرهنگی این منطقه جلب کند و گردشگران علاقمند به حوزههای غذا، هنر، تاریخ و موسیقی را به این منطقه بکشاند.
چه کسی تعیین میکند گردشگری بهتر چگونه است؟
در رویکرد گردشگری احیاگرانه، تعیین معیارهایی برای گردشگری بهتر نیازمند همکاری افراد و سازمانهای محلی است. Visit Flanders، سازمان گردشگری مناطق شمالی بلژیک برای بازنگری در فعالیتهای خود از نظرات افراد محلی و نیز دادههای منطقهای بهره گرفته و در صدد است رشد گردشگری خود را به جای افزایش تعداد و بزرگتر کردن اقتصاد با در نظر داشتن «اقتصاد معنایی» پیش ببرد. برنامه راهبردی و اصلی این سازمان در کنار دیگر مسائل بنیادی بر ایجاد پیوند بین گردشگران و مردم محلی بنا نهاده شده است. به گونهای که چنان که مردم محلی اشتیاق خود را درباره غذاهایشان، تاریخ و نیز داستانسرایی از مواردی چون تجارب جنگ جهانی اول، در غالب نشستهایی صمیمانه با گردشگران به اشتراک بگذارند.
آنا پولوک، بنیانگذار Conscious Travel، آژانسی که دو حوزه آموزش و مشاوره گردشگری مشغول به فعالیت است میگوید هدف سازمان آنها تبدیل مسافرت به نیرویی مثبت در جهان است. او توضیح میدهد: «ما موفق شدیم تا در VisitFlanders تمرکز رشد را از رشد عددی به شکوفایی مقاصد و مناطق گردشگری تغییر دهیم؛ چنان که جوامع مقصد خود تعیین کنند خواستار چه شکلی از گردشگری در منطقهشان هستند.»
نقش مسافران در گردشگری احیاگرانه
گردشگری احیاگرانه نوعی نقش تامینکننده را بازی میکند. در این رویکرد تاکید بر این است که آنچه که با هدف محافظت از محیط زیست و خدمت به جوامع محلی انجام میشود الزاما باید بیش از آن چیزی باشد که مناطق گردشگرپذیر در حالت معمول در ازای سفر توریستها دریافت میکنند. پولوک در این رابطه میافزاید: «باید از این مسئله آگاه باشیم که سفر ما، هزینههایی دارد که باید توسط دیگر افراد پرداخت شود. درست همانگونه که نباید اجناس ارزان قیمتی را خریداری کنید که حاصل بیگاری کشیدن کارگران است. درباره مسافرت نیز باید دقت کنید که تجربه سفر خود را از چه کسی و با چه کیفیتی خریداری میکنید.»
تجربه شیوع ویروس کرونا، شاید خود بهترین نگاه به مفهوم پایداری باشد. در حالتی که حتی رفتن به چند خانه آنطرفتر هم یک سفر محسوب میشود. چالرز بیکر در این رابطه میگوید: «سفر بخش مهمی از اصول زندگی است. وقتی تصمیم میگیرید که زمان و منابع مالی خود را برای یک سفر هزینه کنید به این معناست که این همان کار مورد علاقه شماست.»
گردشگری پایدار و صد البته گردشگری احیاگرانه همچنان به دنبال راههایی هستند تا به کاهش انتشار کربن در سفرهای هوایی کمک کنند. تا زمانی که اقتصاد به شرایط عادی بازگردد، به احتمال زیاد سفرهای کمتری صورت خواهد گرفت و آن هم بیشتر سفرهای محلی با فاصلههای کم و همچنین سرعت کمتر با خودرو، قطار، دوچرخه یا حتی پیاده. اگر در این دوره تامل کنیم، درخواهیم یافت که دوره بازنگری و تجدیدنظر فرارسیده است. چنان که بیل رید، مهندس معمار میگوید: «زمان آن فرارسیده که در رابطه خود با زندگی بازنگری کنیم و این بازنگری فرآیندی ادامهدار است و باید آن را به فرزندان خود نیز بیاموزیم. نوزایی و احیاگری، چرخهای پایانناپذیر از تولد دوباره است؛ راهی است که از طریق آن میتوانیم کره زمین را حفظ و احیا کنیم. بدون این بازآفرینی، نمیتوانیم سیارهای پایدار داشته باشیم.»